این نیز گذشت

دو‌شنبه ۱۹دی

من: چند جور غذایی که راحت بشه درست کرد بهم یاد بده ...
مادرم: باشه،‌ بیا امشب درست کردن فلان چیزو بهت یاد بدم

* شب قبل از رفتن پدر و مادرم.

من: خوب! حالا امشب بزار من غذا درست کنم که اگه ایرادی داشتم بتونی بهم بگی.
مادرم: باشه

من: غذا چطور شده بود؟
مادرم: خیلی خوب بود! دستت درد نکنه.

مادرم: فقط به هم‌خونه‌ایت بگو که غذا رو خودت درست کردی(!!)
من (پیش خودم): یعنی این‌قدر غذام بد شد!؟

هیچ نظری موجود نیست: