پیچیدگی

دوشنبه ۲۲ شهریور

یکی: یه ماه رمضون دیگه هم تموم شد.
من:‌آره! و این یکی برای من خیلی سازنده بود.
یکی:‌ چطور؟ تو که اهل روزه گرفتن نبودی!؟
من:‌ خب چه ربطی داره. ... . چیز جالبی که تو این ماه فهمیدم این بود که نمی‌شه از شکل ظاهر، طرز پوشش و رفتار ما ایرونی‌های خارج از کشور (قبل از ماه رمضون) حدس زد که کدوممون روزه می‌گیریم و کدوممون نمی‌گیریم.

دوشنبه ۱۵ شهریور

دو سه روز پیش با چند تا از بچه‌ها رفته‌ بودیم سینما که یه فیلم کمدی (اسکات پیلگریم ) ببینیم. من ده دقیقه‌ی اول فیلم داشتم می‌گشتم دنبال این‌که چرا به این فیلم می‌گن کمدی. یه ساعت هم تلاش کردم که خوابم نبره و یه بیست دقیقه‌ای هم اومدم بیرون از سالن برای تنوع!

به نظرم طنز تو این فیلم را می‌شه با طنز دهه‌ی ۷۰ صدا و سیمای ایران مقایسه کرد (خلاصه به هیچ کی توصیه نمی‌کنم بره این فیلم و ببینه).

امروز تو اتوبوس نشسته بودم دیدم دو نفر (خارجی!) دارن با آب و تاب از این فیلم تعریف می‌کنن و تا این حد از فیلم خوششون اومده بود که یکی‌شون این فیلم رو دو‌بار دیده بود!


نمی‌دونم ایراد از کیه؟!