دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۶
شنبه شب با بچهها رفتیم بولینگ. من که اولین بارم بود بولینگ بازی میکردم و ۱۶ تا از ۲۰ پرتابم رفتن تو در و دیوار! ولی شب خوبی بود.
تو مسیر برگشت یکی از بچهها میگفت رفته بوده یه کلیسایی و تو اون کلیسا کشیشها یه برنامه موسیقی راک اجرا میکردن. میگفت خیلی مسخره بود (از این نظر که تو کلیسا برگزار میشد). یکی دیگه از بچهها نظرش این بود که خیلی هم بد نیست و این میتونه باعث شه که اونهایی که موسیقی راک دوست دارن هم به کلیسا بیان و میگفت که اگه تو ایران هم تو مسجدها اجازه برگزاری مراسم (شام) عروسی داده شه احتمالا افراد بیشتری به مسجدها میرن و مسجدها کلا از این کسادی که دارن در میان.
به نظر من که برگزاری مراسم عروسی تو مسجد نمیتونه کمکی به جذب مردم به مسجد و دین نمیکنه. چون استدلال ایرونیها(اونهایی که من دیدم) اینه که آدم یهبار که بیشتر عروسی نمیکنه حالا یکم خرجش بیشتر. که البته نمیشه گفت حرف نادرستی هست. ولی چیزی که من بیشتر روش تاکید داشتم این بود که چه جور آدمهایی احتمالا از برگزاری مراسم تو مسجد استقبال میکنن؟ احتمالا اون قشر از جامعه که توان مالی خوبی ندارن ولی اونقدرها هم بیبضاعت نیستن. خوب این قشر همون قشری هستن که به مسجد میرن. یعنی با این کار، دامنهی افرادی که به مسجدها میرن بیشتر نشده.
.
۱ نظر:
اين بخشی که گروهی که به مسجد خواهند رفت به اين شکل همون هايی هستند که قبلا هم میرفتند رو چه جوری نتيجه گرفتی؟ چون به نظر من که اگه کوريليشن منفی نداشته باشن، کوريليشن مثبت که اصلا ندارن.
ارسال یک نظر