دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۶
امروز سخنرانی خمینی را در سال ۱۳۵۷ در بهشتزهرا را میدیدم. چندتا سوال برام پیش اومد که میخوام بپرسم:
۱- خمینی تلاش میکرد تو اون سخنرانی کار خودش را قانونی توجیه کنه. در حالی که انقلاب در هر صورت (کاری با درستی و یا نادرستی ندارم) غیرقانونی است.
۲- خمینی یکی از دلیلهایی را که برای غیرقانونی بودن سلطنت محمدرضا پهلوی بیان میکند این است که پدران ما و اجداد ما چه حقی داشتن برای ما حاکم تعیین کنن. (خوب پس اگه اینطوری باشه باید هر ۲۰-۳۰ سال یهبار یه همهپرسی در مورد نوع حکومت بشه).
۳- در مورد دانشگاه، میگفت که جوانهای ما باید بعد از اینکه با این مشکلها و این چیزها (نمیدونم منظورش چی بود!) در ایران یه نیمه تحصیلی کردن باید برن در خارج تحصیل بکنن.
۴- من دولت تعیین میکنم من به واسطهی اینکه ملت منو قبول دارن دولت تعیین میکنم. و بعد مردم شروع میکنن به دست زدن و یه چند ثانیه دست میزنن و بعد یکی میگه الله اکبر و همه مردم دستزدن را قطع میکنن و میگن الله اکبر. بدون اینکه فکر کنن ببینن اصلا الله اکبر ربطی به این جملهای که گفته شده داره یا نه. (همین جاست که میگن برق سهفاز آدم را بگیره ولی جو نگیره)
۵- همین جمله "من دولت تعیین میکنم" یعنی چی؟ چرا هیچکی فکر نکرد که چرا میگه من دولت تعیین میکنم؟ چرا هیچ کس فکر نکرد این جمله که "من به واسطهای اینکه شما من را قبول دارین دولت تعیین میکنم" یعنی چی؟
۶- من با شنیدن اون سخنرانی و این یکی یه جورایی به یاده طرز حرفزدن احمدینژاد تو سفرهای استانی افتادم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر