تا سه‌نشه بازی نشه!



یک‌شنبه ۱ آبان

تو دوره‌ی دبیرستان، یه روز "علی ب" از من پرسید:

فرض کن با یه ترازوی ایده‌آل دوکفه‌ای در کره‌ی ماه، یک کیلو پنبه و یک کیلو طلا را وزن کرده باشیم. آیا اون‌ها تو زمین هم، هم وزن هستن؟

من خیلی سریع (بدون فکر) جواب دادم:‌ آره دیگه، معلومه خوب.

یه ساعت بعد، تو همون روز، علی دوباره همین سوال رو از من پرسید.

من: یک ساعت قبل اینو پرسیدی از من!

هنوز حرفم تموم نشده بود که به ذهنم رسید که شاید دارم اشتباه می‌کنم و سوال ممکنه نکته‌ی ظریف‌تری داشته باشه.

من: آها! ....

من به نکته‌ی تو سوال فکر کردم چون می‌دونستم علی یه سوال (ساده و احمقانه) رو دو بار نمی‌پرسه ولی ظاهرا بعضی از دوستای من در مورد من این طور فکر نمی‌کنن!

امروز برای بار دوم، یه مکالمه تکراری بین من و یکی از بچه‌ها پیش اومد و دوباره، اون دوستم، به نکته‌ی چیزی که من می‌گفتم اصلا فکر هم نکرد!

هیچ نظری موجود نیست: