فکر کنم یافتم!

دوشنبه ۱۷ بهمن

مهمونی به وسطش رسیده بود و مهمون‌ها به گروه‌های دو،‌ سه نفری تقسیم شده بودن و هر گروه داشت در مورد یه موضوعی صحبت می‌کرد.

من و ن داشتیم روی یک معما فکر می‌کردیم و در موردش بحث می‌کردیم.

ع: واقعا تو حال می‌کنی با این جور چیزها؟
من:‌ پَ.نَ.پَ! خودآزاری دارم.
من:‌ انتظار داری بیام تو بحث در مورد ... (فلان بازیگر ایرونی) شرکت کنم...

به یاد، چیزهایی که مادرم در مورد سیگار کشیدن، به پدرم می‌گفت افتادم:

مادرم: ... من نمی‌دونم آیا تو با بوی بد سیگار حال می‌کنی؟


هیچ نظری موجود نیست: