هر کس از ظن خود شد یار من

پنج‌شنبه ۳۰ تیر

آخر هفته، با چند تا از بچه‌های دانشگاه رفته بودیم یه کنسرتی که تو فضای آزاد برگزار می‌شد و ببینیم.

امسال انگار خدا یادش رفته به تابستون بگه بیاد این طرف‌ها هوا ابری و بارونی‌ه (انگار که هنوز زمستونه). و خیلی‌هاچتر با خودشون آورده بودن.

هنوز ۱۰ دقیقه از شروع اجرا نگذشته بود که بارون شروع شد. ما چون چتر نداشتیم یه درخت پیدا کردیم رفتیم زیر درخت. تو این گیر‌و‌دار،‌ یه دختره ۲۲-۲۳ ساله توجهم و جلب کرد. دختره تنها بود و یه چتر بزرگ دستش بود که دست‌کم ۶ نفر می‌تونستن زیر چتره جا شن، به دوستم گفتم:

me: Look at there! Her friends are going to love her because of her umbrella.
L: Actually, she is going to find a lot of new friends today, because of her umbrella!

هیچ نظری موجود نیست: