سه‌شنبه ۳۱ خرداد

کلا در مورد آمریکا و مردمش خیلی بد شنیده بودم (این‌که با غیر سفیدها خیلی بد رفتار می‌کنن،‌ یا این‌که سیاه‌پوست‌ها خیلی دوستانه رفتار نمی‌کنن و باید حواست باشه و ...)

من یه روز تو سیاتل بودم و ۳ روز تو "اَن آربر". تا الان، آمریکایی‌ها رفتار خیلی دوستانه‌ای داشتن. حتی می‌تونم بگم خیلی دوستانه‌تر از رفتاری که تو ونکوور می‌بینم (البته یه دلیلش می‌تونه این باشه که من تو یه شهر خیلی بزرگ آمریکا نبودم. رفتار مردم تو شهرهای کوچک با رفتار مردم تو شهرهای بزرگ کاملا متفاوته).

آن‌لاین، بلیت قطار خریده بودم و قرار شد که برم تو ایستگاه و بلیتم را از یه ماشین خودکار تحویل بگیرم (یه ای‌میل به من زدن که این برگه رو پرینت کن و بار‌کدشو بده ماشین بخونه و ...). من با خودم فکر کردم اگه ای‌میل و رو گوشیم داشته باشم نباید مشکلی پیش بیاد.

رفتم ایستگاه قطار و دیدم کار نمی‌کنه!

به مسئول ایستگاه (که یه مرد ۴۵- ۵۰ ساله‌ی جدی بود) گفتم:


I bought my ticket online but I forgot to print it


و ای‌میل را نشونش دادم. یارو یه نیگاهی به من کرد یه نیگاهی به ای‌میل و گفت:


In the email, it is said that you have to print the barcode
I know! but I didnot have access to a printer
Sorry, but our system cannot scan the barcode from your phone's screen
So, what should I do?
We cannot let you get in the train. You have to print the barcode


من داشتم به خودم فحش می‌دادم. چمدونم‌و ورداشتم که برم یه جا پرینتر پیدا کنم.


-I was just joking, man! What's your name?



هیچ نظری موجود نیست: