بعضی خاطره‌ها هستن که هر بار به یادشون میافتی یه لبخند ملیح روی لب‌هات میارن، حالا مهم هم نیست که چند بار تا حالا اون خاطره به یادت اومده باشه. شاید هم برای همین‌ه که اگه دور و برت آدم‌ مسن باشه، حتما چندین بار کل دفتر خاطراتش رو ورق زدی...

دیروز متوجه شدم که دارم ماهی ۱۴ دلار پول اجاره‌ی مودم (برای اینترنت) می‌دم (تا حالا ۲۰ ماه دادم)! رفتم یه مودم خریدم (۱۰۰ دلار) و داشتم نصب و راه‌اندازی‌اش می‌کردم که یاد این خاطره افتادم.*، **.

خاطره
س: من خونه اینترنت ندارم (یا یه چیزی تو این مایه‌ها). ولی یکی از همسایه‌هام وایرلس‌ش پس‌ورد نداره***، و من به اون وصل می‌شم.
من: احتمالا تو تنها کسی نیستی که به اینترنت یارو وصل می‌شیم!
س: نه! یارو هیچ کدوم از تنظیمات مودم‌ش رو تغییر نداده بود و من تونستم به عنوان ادمین لاگین کنم و طوری تنظیماتش رو تغییر دادم که ....(دقیق یادم نمیاد چی‌کار کرده بود ولی یه چیزی تو این مایه‌ها که کسی غیر از من و خود یارو نتونه وصل بشه).


اون روز، تا رسیدم خونه، رمز‌ مودم رو عوض کردن و از اون روز به بعد هم، هر وقت خواستم یه مودم یا روتر رو نصب یا راه‌اندازی کنم رمز ادمین رو از رمز از رمز پیش‌فرض تغییر می دم.

توصیه من این‌ه که مثل س نباشین!
* هر وقت که دارم یه مودم یا روتر و راه‌اندازی می‌کنم یه یاد این خاطره می‌افتم و یه لبخند کوچک‌رو لبم‌ ظاهر می‌شد!
** خیلی خوشحالم که به زودی می‌تونم هر بار که یه‌ مودم یا روتر رو نصب و راه‌اندازی می‌کنم این خاطره رو برای بچه‌ام تعریف کنم!!
*** می‌شه یکی این جمله رو به فارسی بگه!!

هیچ نظری موجود نیست: