دیکتاتورهای خیرخواه چگونه می‌اندیشند؟

شنبه ۱۹ شهریور

یک موضوع خیلی مهم بود که خیلی ذهنمو مشغول کرده بود. با هر کی مشورت می‌کردم شرایطم رو درست درک نمی‌کرد و راه‌حلی رو پیشنهاد می‌داد که با شرایط من سازگار نبود (من خودم، قبلا کلی به اون راه‌حل فکر کرده بودم و به این نتیجه رسیده بودم که جواب نمی‌ده). هر چقدر هم که تلاش می‌کردم شرایطم رو برای کسانی که باهاشون مشورت می‌کردم توضیح بدم فایده نداشت (به‌نظر اون‌ها، چیزی که من انتظار داشتم چیز خیلی کوچیک و قابل صرف‌نظری بود).

کاملا خودمو قانع کرده بودم که همون تصمیم اولیه‌ی خودمو اجرا کنم. تا این‌که یه نفرو پیدا کردم که تا حدودی مثل من فکر می‌کرد.

هیچ نظری موجود نیست: