شنبه ۳۰ آذر

شکست. دیشب شکست. من خودم صداشو شنیدم. اصلا انتظارشو نداشتم ولی واقغا صدای شکسته شدن‌اش‌ را شنیدم.

تا حالا چند نفر دیگه هم همین‌کار کرده بودن (همین حرف را زده بودن) ولی هیچ اتفاقی نیافتاده بود.

حدس می‌زنم شکسته شدنش باید مرتبط باشه با این . ولی خوب یکم عجیب‌ه .

قحطی 2

وقتی تنهایی زندگی می‌کنی مطمئن هستی که اگه برای صبحانه چیزی نداشتی و تا شب هم حس خرید رفتن را نداشتی قطعا فردا صبح هم صبحانه نخواهی داشت.

وقتی یه هم‌خونه داشته باشی و همین شرایط اتفاق بیافته، نمی‌دونی که فردا صبح که بیدار می‌شی صبحانه داری یا نه (مخصوصا اگه اون هم‌خونه‌ات علی‌رضا باشه :ي)


قحطی

پنج‌شنبه ۱۴ آبان

من نمی‌دونم چرا وقتی یه‌چیزی تموم می‌شه همه‌ی چیزهای‌ه دیگه‌ای که می‌تونن جایگزینش بشن هم تموم می‌شن. وقتی آب میوه تموم می‌شه میوه‌ هم تو یخچال پیدا نمی‌شه. وقتی شیر برای صبحونه تموم می‌شه قطعا ژله‌ی یا نون هم تموم شدن.
این چه وضعشه!!