یکشنبه ۱۹ تیر
تو این چند وقته، هر وقت که یه اتفاق بد برام پیش اومده پشتبندش سهچهار تا اتفاق بد دیگه هم، بدون وقفه پیش اومده.
مثل این که با ماشین داری میری یه جا مسافرت. وسط راه (تو یه بیابون) یه شهابسنگ بیاد بخوره رو کاپوت ماشینت و ماشین داغون بشه. بعد با هزار زحمت و بد بیراه گفتن میای چمدونهاتو از تو ماشین در میاری یه ذخیرهی آب و غذا هم برای خودت از تو ماشین دست و پا میکنی و آماده میشی که راه بیافتی پیاده بری به سمت یه آبادی. هنوز قدم از قدم بر نداشتی که میبینی یه شهابسنگ دیگه داره میاد به سمت تو و یه راست میاد میخوره تو چمدونها و ذخیرهی غذایی که داشتی.
فککنم باید یواش یواش به وجود بخت و شانس باور پیدا کنم و برم پیش یه رمال که این مشکلمو حل کنه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر