من و ه، با ا، م و ن رفته بودیم برای صبحونه. رستورانه خیلی شلوغ بود و ما باید نیم ساعت صبر میکردیم تا نوبتمون بشه. قرار شد تو اون مدت بریم تو مغازهی خرت و پرت فروشی کنار رستوران وقت تلف کنیم.
ه: امیر! بخونش؟
ا: Mr. Right, Mrs. Always Right?!
ه: یاد گرفتی؟
ا: خوب این که همون چیزی که من همیشه میگم!
ه: چه جوری اون وقت؟
ا: اونجا نوشته: Mr. Right, Mr is always right...آپسترفاش افتاده:ي :خ:خ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر